سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زنان ایران
 
قالب وبلاگ

رشته مطالعات زنان که همزمان با آغاز موج جدید جنبش های زنان از دهه هفتاد به‎صورت آکادمیک در کشور های مختلف ایجاد شده، یک برنامه تحصیلی میان‎رشته‎ای است که عمدتا شاخه‎ها ی علوم انسانی، اجتماعی و بهداشتی را در برمی گیرد و ادعای این را دارد که نگرش آن به مسایل زنان به گونه ای است که آنان را از دیدگاه خودشان و نه از زاویه و مطالعات، ادعاها یا نوشته‎های مردان درباره زنان، مورد پژوهش و بررسی قرار می دهد. از آن‎جا که ریشه‎های تاریخی و فکری این رشته به جنبش های پیشرو و خواهان تغییر اجتماعی در سراسر جهان بازمی گردد، دانشگاه‎هایی که به این موضوع می پردازند نیز از این جنبش ها تأثیر گرفته اند.
این رشته دانشگاهی به تبعیت از فراگیر شدن جنبش فمینیستی در جهان به اکثر کشورها منتقل شد و جای خود را در دانشگاه‎های سراسر جهان باز کرد. در ایران نیز از حدود ده سال پیش، برخی از مفاهیم فمینیستی وارد عرصه دانشگاهی و آکادمیک شده و کتاب‎ها و مقالات زیادی در این زمینه منتشر شده است؛ چنان‎که هم‎اکنون ما شاهد شکل‎گیری یک رشته کاملا مجزا و مستقل با نام مطالعات زنان هستیم.
همزمان با تأسیس این رشته در ایران، اندیشمندان و صاحب‎نظران مسایل زنان هرکدام به بحث و نقد و نظر در این زمینه و نیز به تحلیل این رشته و ضرورت وجود آن از نگاه خودشان پرداختند. اما برای فهمیدن هدف و علت واقعی تأسیس این رشته در ایران، کافی است نگاهی به نظرات و دلایل برخی از طراحان و بنیانگذاران این رشته در کشورمان داشته باشیم تا دقیق‎تر بتوانیم درباره آن اظهارنظر کنیم.
صادق آیینه‎وند (رییس دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس)، نهله غروی (استادیار دانشگاه تربیت مدرس) و زهرا رهنورد (رییس سابق دانشگاه الزهرا) از جمله طراحان این رشته در ایران بودند، آن‎ها بر این عقیده هستند که «چون این رشته در کشوری اسلامی تأسیس می‎شد، هدف ما این بود که با پایه‎های اسلامی و دیدگاه‎های دین اسلام پایه‎گذاری شود. البته ما تجربه کشورهای غربی را نیز بررسی کردیم و دیدیم که بیشتر آن‎چه در این کشورها مطرح می‎شود، مسئله فمینیسم و بررسی موقعیت و حقوق زن است، اما آن‎چه ما در نظر داشتیم، بیشتر این بود که واقعیت حقوق انسانی زن و در کنارش مرد را که هیچ‎گاه نمی‎توانند جدا از هم باشند، در دین اسلام بررسی کنیم. در حقیقت هدف ما این بود که واقعیت اسلام را در برابر آن‎چه در غرب تدریس می‎شود، مطرح کنیم.»
به‎طور کلی با نگاهی به آرا و نظرات صاحب‎نظران و پایه‎گذاران اصلی این رشته در ایران، می‎توان این‎گونه نتیجه‎گیری کرد که هدف از تأسیس رشته مطالعات زنان در مراکز دانشگاهی کشور، ایجاد بینش صحیح و غیرجانبدارانه از جایگاه زن در هستی و جهان امروز و نیز توجه به‎تفاوت‎های فرهنگی و فکری زن ایرانی مسلمان با زنان سایر نقاط جهان به‎صورت علمی و آکادمیک و با توجه به مطالعات تطبیقی است.
اکنون پس از گذشت حدود هفت سال از تأسیس این رشته و اولین دوره تدریس آن در چهار دانشگاه مطرح کشور، انتقادی که به این رشته می‎شود این است که دچار تحولات و تغییرات شدید و پیش‎بینی‎ناپذیری در روند خود شده و به نحو محسوسی از اهداف و نیات ابتدایی بنیانگذاران و طراحانش فاصله گرفته است.
انتقاد دیگری که در مورد تأسیس رشته مطالعات زنان می‎توان به آن اشاره کرد، عدم سنجش کافی از ضرورت‎های تأسیس این رشته و نیز اجرای عجولانه آن بدون انتخاب مفاد درسی مناسب و اساتید متخصص در این رشته از قبل بود؛ به‎طوری که اکنون پس از گذشت هفت سال از تأسیس این رشته در دانشگاه‎های کشور، هنوز روشن نیست که این رشته زیر مجموعه چه گروهی است و کدام‎یک از رشته‎های علوم اجتماعی یا حقوق را می‎توان مادر این رشته به حساب آورد. لذا نتیجه این بی‎دقتی و ناحسابگری اکنون به‎صورت ضعف تئوریک در این رشته دانشگاهی خود را نشان می‎دهد.
آزاد فلاح، استاد دانشگاه تربیت مدرس، در این‎باره معتقد است: «تأسیس این رشته یک حرکت عجولانه بوده و چندان در نحوه شکل‎گیری و ایجاد آن فکر نشده است. این مورد از موارد درسی ارایه شده و سرفصل‎های دروس پیداست. از دیگر سو، دانشگاه‎های برگزار‎کننده این رشته نیز از تخصص لازم در راستای ارایه این رشته برخوردار نیستند.»
از طرفی دیگر، این رشته دانشگاهی بدون این‎که در ابتدا در مقطع کارشناسی مطرح شده و به دانشجویان معرفی و تدریس شود، در مقطع کارشناسی ارشد دانشجو گرفته و این ابهام را به‎وجود آورده است که رشته‎ای که دانشجوی کارشناسی ندارد چگونه دانشجوی کارشناسی ارشد می‎پذیرد؟ آیا برای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد دانشجویان نیاز ندارند که ابتدا مقطع کارشناسی را بگذرانند؟ و لذا این‎گونه است که دانشجویانی که از مقطع کارشناسی، حتی کارشناسی علوم اجتماعی به این رشته می‎آیند، هیچ ذهنیتی نسبت به آن ندارند و در ابتدای دوره تحصیل بعضا رشته مطالعات زنان را متفاوت از انتظارات خود ارزیابی می‎کنند.
دیگر انتقادی که به رشته مطالعات زنان در کشور ما وارد است این‎که به‎لحاظ معرفتی کوچکترین اتفاق نظری میان اساتید این رشته در دانشگاه‎های مختلف کشور وجود ندارد؛ از این‎رو با رویکردهای متفاوتی نسبت به مسایل زنان در بین اساتید این رشته در دانشگاه‎های کشور مواجه هستیم و این باعث ایجاد دوگانگی و به تبع آن سردرگمی دانشجویان در این رشته شده است. به‎طور مثال، می‎توان به شکاف و فاصله معرفتی بین اساتید این رشته در دانشگاه تهران و دانشگاه علامه طباطبایی اشاره کرد که سبب وجود ابهام در تحلیل مسایل زنان در کشور ما شده است. دکتر اعزازی، استاد رشته مطالعات زنان در دانشگاه علامه طباطبایی، معتقد است که این رشته باید تلاشی در جهت تغییر وضع موجود زنان در کشور ما باشد و از نگاه خود زنان به مسایل و مشکلات زنان نگاه کند. اما در مقابل سهیلا صادقی، استاد گروه مطالعات زنان و رییس مرکز مطالعات زنان دانشگاه تهران، اعتقادی به گرایش‎های جدید مثل مطالعات زنان و مطالعات جوانان ندارد و آن را نوآوری‎های بی‎رویه می‎داند. وی معتقد است وقتی مسایل زنان را از بقیه مسایل جدا می‎کنیم همه آدم‎ها فکر می‎کنند که زنان به‎عنوان زن مسئله دارند در حالی‎که بسیاری از مسایل و مشکلات زنان در ارتباط با دیگران است و اگر زنان را جدا کنیم‎، مسایل آنان را از متن به حاشیه برده‎ایم.
در پایان نگاهی فهرست‎وار به پایان‎نامه‎های انجام شده توسط دانشجویان رشته مطالعات زنان در دانشگاه علامه طباطبایی تهران خواهیم داشت تا نوع نگاهی که دانشجویان این رشته به‎عنوان کارشناس به مسایل و مشکلات زنان دارند و شکافی که مابین اهداف ابتدایی این رشته و وضعیت حال حاضر آن موجود است، روشن شود.
لیست پایان‎نامه‎های انجام شده درباره رشته مطالعات زنان در دانشگاه علامه بدین قرار است:
1- بررسی عوامل مؤثر بر نگرش مردان نسبت به نقش اقتصادی زنان؛
2- بررسی عوامل مؤثر بر میزان قدرت زنان در تصمیم‎گیری‎های خانواده؛
3- بررسی تأثیر شغل زنان بر روی مشارکت سیاسی آنان؛
4- بررسی اثر ناباروری بر سلامت روانی زنان؛
5- بررسی تأثیر حمایت‎های سازمان‎های غیر‎دولتی بر وضعیت اجتماعی - معیشتی زنان سرپرست خانوار؛
6- بررسی تأثیر میزان همگونی اقتصادی - اجتماعی زوجین بر قدرت زنان در خانواده؛
7- بررسی جنبش اجتماعی زنان از مشروطه تاکنون؛
8- بررسی رابطه زنانگی و ورزش؛
9- بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر میزان مشارکت سیاسی دانشجویان دختر؛
10- بررسی عوامل خانوادگی - اجتماعی مرتبط با جرایم زنان زندان اوین؛
11- بررسی عوامل خانوادگی مؤثر بر تعارض نقش شغلی – خانه‎داری زنان شاغل؛
12- بررسی عوامل مؤثر بر آسیب‎دیدگی اجتماعی زنان زندان استان مرکزی؛
13- بررسی عوامل مؤثر بر رضایت شغلی زنان شاغل در ادارات دولتی؛
14- بررسی عوامل مؤثر بر میزان خشونت مردان نسبت به زنان؛
15- بررسی عوامل مؤثر بر نگرش دانشجویان نسبت به ازدواج و همسرگزینی؛
16- بررسی عوامل مؤثر بر نگرش زنان به سقط جنین؛
17- بررسی عوامل جامعه‎شناختی مؤثر بر اقدام به خودکشی دختران؛
18- بررسی و سنجش نگرش دانش‎آموزان دختر دبیرستانی به ارزش‎های غربی و عوامل مؤثر بر آن؛
19- تأثیر جلسات مذهبی زنانه بر کیفیت زندگی زنان شرکت‎کننده؛
20- تأثیر دینداری بر رضایت زنان از زندگی زناشویی؛
21- تغییر نقش جنسیتی زنان در فیلم‎های ایرانی پس از انقلاب؛
22- بررسی عوامل مؤثر بر نگرش مردان نسبت به اشتغال زنان؛
23- بررسی اثر مادری بر وضعیت اجتماعی زنان؛
24- عوامل اجتماعی مرتبط با نگرش مردان نسبت به مهریه؛
25- بررسی عوامل خانوادگی مؤثر بر شکل‎گیری هویت جنسیتی در دختران؛
26- تأثیر تفاوت‎های جنسیتی بر بهره‎گیری فناوری‎های اطلاعات و ارتباطات در میان دانشجویان؛
27- تأثیر باورهای جنسیتی بر ایفای نقش‎های خانگی زنان متاهل - شاغل؛
28- بررسی عوامل مؤثر بر شیوه اعمال قدرت زنان در خانواده.

بررسی:
از ابتدای تأسیس رشته مطالعات زنان در کشور، قرار بود که تحول بزرگی در مواجهه با مشکلات و مسایل پیش‎روی زنان به‎وجود آید؛ اما اکنون که به محتوای این رشته و پایان‎نامه‎هایی که دانشجویان این رشته به آن می‎پردازند می‎نگریم، نشانی از تحول در آن دیده نمی‎شود و همه تکرار مسایلی است که رشته‎های قبلی مانند علوم اجتماعی و حقوق نیز به آن‎ها می‎پرداختند.
با نگاهی به اکثر موضوعات انجام گرفته در این پایان‎نامه‎ها، این سؤال به ذهن‎ها متبادر می‎شود که راستی چقدر از این موضوعات، مسایل و مشکلات اصلی زنان جامعه ما را در بر می‎گیرد؟آیا واقعا این‎ها دغدغه‎های امروز زنان ما هستند؟ آیا پرداختن به مسایلی همچون خودسوزی زنان - که امری شایع در میان زنان روستایی ماست - مهمتر است یا پرداختن به عوامل مؤثر بر استفاده از فناوری‎های ارتباطی؟ آیا دانشجویان و کارشناسان این عرصه در کشور ما واقعا با فضای زنان و مسایل آن‎ها آشنایی دارند یا تنها به تقلید از نظریات غربی و نگاه‎های فمینیستی به تحلیل مشکلات زنان می‎پردازند؟ چند درصد از پایان‎نامه‎های این رشته از زاویه و رویکرد دینی و فرهنگ بومی جامعه ما به تحلیل مسایل مربوط به زنان پرداخته‎اند؟
چند درصد از پایان نامه‎های صورت گرفته در این رشته، خانواده را به‎عنوان مسئله اصلی مورد بررسی قرار داده است؟ آیا نقش خانواده در تحلیل مسایل زنان هیچ جایگاهی ندارد؟
در هر حال با توجه به این نکات، باید در نظر داشت که مسئله زنان در دنیا هرچه که باشد، موضوع سخن در این‎جا زن ایرانی است. زن ایرانی و مسئله آن، با زنان دیگر سرزمین‎ها تفاوت عمیقی دارد؛ گو این‎که دغدغه‎ها و اصول مشترکی نیز میان زنان وجود دارد. زن ایرانی و مسئله آن ریشه در فرهنگ، زبان، رسوم و عادات سرزمینی با تاریخ چندهزار ساله دارد و قریب چهارده قرن است که دارایی‎های تمدنی زن ایرانی با یکی از فربه‎ترین ادیان جهان آمیزش یافته و در بروز خارجی آن با موجودی انسانی مواجه هستیم به نام «زن ایرانی مسلمان» که برای فهم و شناخت مسئله زنان، ارایه راهکار و برنامه‎ریزی در جهت حل و رفع آن، باید به هر سه جزء این عنوان توجه کرد و غفلت یا تغافل از یکی از این سه جزء و یا فروکاستن هرکدام به دیگری به حل مسئله زنان چندان کمکی نمی‎کند. رشته مطالعات زنان باید در ایران چنان بومی شود که توجه به این سه جزء در تاروپود آن تنیده شده باشد.
رشته مطالعات زنان در ایران باید هم به کار توجیه و تبیین و ترویج جنبه‎های مثبت زندگی زن ایرانی بیاید و هم به تغییر، اصلاح و بهبود جنبه‎های منفی موجود در جامعه زنان بپردازد. عزت و عظمت زن ایرانی در نقش مادر یا همسر، محوریت خانواده، ایفای نقش‎های اجتماعی با حفظ دو عنصر حجاب و عفت، موضوعاتی هستند که رشته مطالعات زنان نمی‎تواند نسبت به آن‎ها بی‎تفاوت باشد. از طرف دیگر، وجود مشکلات حقوقی، اقتصادی و فرهنگی در جامعه ما امری نیست که بتوان نسبت به آن تغافل ورزید.
با نگاهی به پایان‎نامه‎های ارایه شده، می‎توان نتیجه گرفت که رشته مطالعات زنان در کشور ما مانند سایر کشورهای جهان، از دیدگاه‎ها و نظریات انتقادی فمینیستی تأثیر پذیرفته است. به‎طوری که حتی بومی‎ترین مسایل و مشکلات زنان در کشور را یا نادیده گرفته و یا با استفاده از نظریات فمینیستی تحلیل می‎کند. این در حالی است که جریان فکری و اجتماعی فمینیسم در جوامع غربی نه تنها با معضلات و نقصان‎های بسیار زیادی مواجه شده است بلکه خیل عظیمی از طرفداران و هواداران خود را نیز از دست داده و دیگر حتی زنان غربی نیز از این جریان رو گردانده‎اند.
سخن خود را با بیان جملاتی از رهبر معظم انقلاب در این زمینه که در جمع کثیری از زنان در ورزشگاه آزادی در سال 1376 ایراد شده است به پایان می‎برم:
«متأسفانه امروز من می‎بینم بعضی از مقالاتی که به‎عنوان دفاع از زن نوشته می‎شود، بعضی از سخنانی که به‎عنوان احقاق حقوق بانوان بر زبان جاری می‎شود، کاملا از موضع انفعال است. چون غربی‎ها این‎طور گفته‎اند، چون اروپایی‎ها این‎طور نوشته‎اند، چون به ما این‎طور نسبت داده‎اند. ما هم در مقام دفاع حرفی بزنیم و راهی را بپیماییم. این کاملا منحرف‎کننده و اغواکننده است. ما باید ببینیم حقایقی که در عالم وجود دارد - که بیشترین این حقایق هم در تعالیم اسلامی است - این‎ها چیست؟»



برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 90/3/19 ] [ 10:52 عصر ] [ طهورا ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ
امکانات وب